جاذبه و دافعه تحكيم

هيچ گروه سياسي – اجتماعي را سراغ نداشته‎ايم كه هم در بطن جامعه باشد و هم در رأس حاكميت، ولي كارنامه تحكيم

اشتراک گذاری
۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۹
1391 بازدید
کد مطلب : 814
شماره 41 هفته نامه پنجره

شماره 41 هفته نامه پنجره

نگاه دفتر تحكيم وحدت در تمامي ادوار سه دهه فعاليتش، مبتني بر نگاه ايجابي و فراهم آوردن مقدمات استقرار كرسي آزادانديشي در انجمن‎ها بوده است. اين نگاه و رويكرد تحكيم ريشه در ماهيت انجمن‎هاي اسلامي دارد، هرچند كه بعضا افرادي تفسير به رأي‎هايي درباره انجمن‎هاي اسلامي دارند كه كساني كه از سابقه انقلابي تحكيم آگاهند از اين مواضع در شگفت مي‎مانند. پاسخ به ايشان اين است كه انجمن اسلامي با يك پلاك و تابلو براي دفتر و اتاق مشخص نمي‎شود، بلكه انجمن‎هاي اسلامي را بايد به‎واسطه رفتارها و عملكردها و اعتقادات‎شان شناخت و اين ملاك هم براي همگان شناخته شده است. البته ما مي‎پذيريم كه دچار يك شكاف و سردرگمي در مقطعي شده‎ايم، اما اگر شما يك فلاش‎بك به دهه 50 يا 60 و حتي اوايل دهه 70 بزنيد، خواهيد ديد كه ديد مردم برخلاف امروز بسيار مثبت بوده و امروز هم اين نگاه منفي به سرعت در حال رفع و اصلاح است.
ولي اين‎كه جاذبه و دافعه تحكيم چگونه تبيين مي‎شود، برمي‎گردد به ساختارهاي انجمن‎هاي اسلامي. هر مجموعه اجتماعي و سياسي در جامعه يك ساختاري دارد كه باعث شكل‎گيري رويكردهاي آن مي‎شود. ساختار تحكيم هم يك بافت جنبش‎گونه – برخلاف احزاب و تشكل‎هاي متعين و شناخته شده – است و برعكس آن‎ها ركود نخواهد داشت، چون ماهيت سيال و تغييرناپذير دارد. افرادي مي‎آيند و افرادي مي‎روند كه اين خود يك شاكله متفاوت از احزاب با هسته انساني متصلب را رقم زده است. بخش ديگر آن به ماهيت ايدئولوژيك و رفتارهاي مدني بازمي‎گردد و اين دو ويژگي باعث مي‎شود كه بيشترين تماس و ارتباط با بدنه جامعه وجود داشته باشد، و به سرعت تحت تأثير افكار عمومي جامعه قرار مي‎گيرد و متوجه آن‎ها مي‎شود. هيچ گروه سياسي – اجتماعي را سراغ نداشته‎ايم كه هم در بطن جامعه باشد و هم در رأس حاكميت، ولي كارنامه تحكيم موفقيت عظيمي را در اين زمينه نشان مي‎دهد.
چنين تشكلي در مباحث ايدئولوژيك خود يك نگرش نوانديش و تحول‎خواه را در نظر دارد، چه از آغاز انقلاب به‎عنوان اولين تشكل دانشجويي متشكل و انقلابي و چه به‎عنوان تشكيل‎دهنده نهاد‎هاي انقلابي همچون جهاد سازندگي؛ در نتيجه اين رفتارهاي مدني منحصر به فرد است كه رفتارهاي آرمان‎گرايانه‎اي را در بر دارد كه هيچ گروه و سازماني در طول 30-40 سال اخير خواب آن را هم نديده‎اند. نمونه‎هاي آن هم انقلاب دوم (تسخير لانه جاسوسي) و انقلاب فرهنگي است و همچنين مجاهدت‎هاي انجمن‎هاي اسلامي در جنگ تحميلي و به‎ويژه در حماسه هويزه. بعد از جنگ هم نقش ديدباني انقلاب اسلامي و نقدهاي جدي و اساسي به حاكمان و دولتمردان. همه اين‎ها در كنارهم به‎علاوه نزديكي و قرابت تحكيم و انجمن‎هاي اسلامي به امام(ره)، باعث مي‎شود كه تحكيم جايگاه ويژه‎اي داشته باشد.
البته در ساختار اصلي هر گروه و جريان يك سري لايه‎ها وجود دارد، انجمن‎هاي اسلامي هم يك پوسته نرم و جذاب و شكيل دارند و يك هسته سخت و غيرقابل‎نفوذ. به همين دليل اگر در چند سال اخير مي‎بينيم كه تحكيم ضعيف شده به سبب آن است‎كه هسته سخت آن آسيب ديده است وگرنه اين تشكل به هيچ عنوان تحت تأثير ناملايمات قرار نمي‎گرفت. جاذبه و دافعه تحكيم هم به همين عامل بستگي دارد. انجمن‎هاي اسلامي قائل به آزادانديشي‎اند، اما نه به شكلي كه بخواهد به آسيب از درون منجر شود و به همين دليل است كه مجموعه‎اي جذاب مي‎نمايد. چراكه انجمن‎هاي زيرمجموعه همه‎جا در پي آن هستند كه كرسي‎هاي مناظره و مباحثه و تبادل انديشه را مستقر سازند تا همه افراد، اعم از ليبرال، سوسياليست، مسلمان و… فارغ از نوع ديدگاهي كه دارند، بتوانند گفت‎وگو كنند. شرايط كنوني جامعه مي‎طلبد كه باز اين كرسي‎هاي آزادانديشي شكل گيرند و اين فضا هم جايش در تحكيم است تا كمافي‎السابق ادامه يابد. نمود ديگري از جاذبه و دافعه تحكيم همين تمايلات احزاب و اشخاص به نفوذ در آن است. علت اين‎كه استحاله تحكيم با چنان سرعتي شكل گرفت، اين بود كه يك لايه‎اي در دفتر نفوذ كرده بود كه دنباله‎رو جريانات خارج از دانشگاه بود. از منظر بسياري از ناظران، اين سوال به وجود آمد كه چرا چنين تحولي در تحكيم ايجاد شد؟ پاسخ اين بود كه دنباله‎هاي احزاب در تحكيم نفوذ كرده بودند.
راديكاليته تحكيم متوجه افراطيون مدرن نيست
بسياري از مواقع ما شاهد بوديم كه نيروهاي متعهد انقلابي انجمن‎هاي اسلامي، ورود پيدا مي‎كردند و جلوي انحراف را مي‎گرفتند، به نحوي كه سياست‎هاي ما در قبال اين انجمن‎ها كاملا ايجابي بود و نه سلبي. نمونه بارز اين مسئله انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه امام خميني قزوين بود كه با ورود نيروهاي متعهد به اين انجمن‎ها، جلوي انحراف گرفته شده يا در انجمن گيلان مي‎بينيم كه ثبات عقيدتي و ساختار مستحكم انجمن مانع از بروز زمينه‎هاي انحرافي شده است.
اما در سال‎هاي اخير روند بازگشت انجمن‎ها به تحكيم، سرعت بيشتري به‎خود گرفته است و شاهد ورود نيروها و انجمن‎هاي جديد به بدنه تشكيلات اعم از شوراي عمومي و شوراي مركزي هستيم. اين مدل افراد خود دو دسته‎اند، يك دسته طيف علامه را با تمام شعارها و رفتارهاي خوش رنگ و لعاب مدرن آن به چشم خود ديدند و به طيف شيراز پيوستند يا از طيف علامه برائت جستند و تا مهيا شدن شرايط اعلام سياسي دانشگاه و تحكيم؛ بي‎طرفي پيشه كردند. يك دسته هم كساني اندكه از آغاز اجازه ندادند انجمن به‎سوي افراط برود، لذا با تثبيت سياسي و تشكيلاتي تحكيم، آمادگي خود را براي پيوستن مجدد بدان اعلام كردند.
جذب حداكثري تحكيم در حالي بوده كه سعي شده در يك رويكرد ايجابي و با فرصت‎سازي نيروهاي معتدل و معتقد درون انجمن‎هاي مرتبط يا منتسب به طيف علامه را جذب كنند، كه اين اتفاق در اكثر دانشگاه‎هاي كشور رخ داده، اما اگر هم جايي جواب نداده برمي‎گردد به كنش‎ها و سياست‎هاي ناآگاهانه و بعضا آگاهانه و انحرافي مديريت دانشگاه و جريانات داخل و خارج، نظير آن‎چه جريان دوم خرداد با همراهي مسئولين دانشگاه در مورد انجمن اميركبير در سال‎هاي 1377-1380 انجام داد. وگرنه تمام انجمن‎هاي دفتر تحكيم آغوش خود را به روي دانشجويان باز كرده‎اند، اما اين بدان معنا نيست كه فرصت‎طلبان بخواهند انجمن‎هاي ما را هضم كنند و تفسيرهاي انحرافي را حاكم كنند.

كساني كه راه غلط پيمودند
اگر بخواهيم به انشقاق تحكيم بازگرديم و ببينيم چه كساني آن اشتباه تاريخي را رقم زدند؛ متأسفانه درمي‎يابيم كه اين معتدل‎ها و خط امامي‎ها بودند كه يا فرصت‎طلبي پيشه كردند و يا با اتخاذ تاكتيك غلط، مصلحت‎انديشي‎هاي غلط تشكيلاتي و كميت نسبي مدرن‎ها را بر ساختار فكري و پايبندي به مرامنامه تشكيلات ترجيح دادند. الان اگر از افراد آن زمان طيف سنتي تحكيم و خط امامي‎هاي امروز بپرسيم، همه از آن اشتباه ابراز پشيماني مي‎كنند، چراكه ادامه كار با افراطيون سبب شد تا جريان سنتي و خط امامي تحكيم به‎تدريج در طيف مدرن و افراطي هضم شود و عملا هيچ‎يك از انجمن‎هاي معتدل آن زمان باقي نمانند. در عين‎حال كه سنتي‎ها از فضاي بيرون تحكيم و بازخوردهاي آينده بي‎خبر بودند، به‎شخصه معتقدم در اين مسئله ضعف اعتقادي هم مؤثر بود؛ وقتي كه نتيجه خط امامي بودن آن است كه حتما بايد با فلان حزب و فلان فرد مرتبط باشيد و احزاب و افراد را بر انديشه ترجيح دهيد، حاصل اين خواهد بود كه انجمن تهران و هم‎پيمانانش دوبيني پيدا كنند. اين به ضعف نگاه استراتژيك انجمن‎ها بازمي‎گردد. اما اگر نگاه عميق‎تر باشد و واقعا خط امامي باشيم، همه مرزهاي چپ و راست را در مي‎نورديم و به وحدت نگاه با انديشه امام (ره) مي‎رسيم. البته در آن هنگام كه انجمن تهران و بهشتي و هم‎پيمانان‎شان در كشاكش ميان طيف سنتي و مدرن (طباطبايي و افشاري) جانب افشاري را گرفتند، هنوز هم افشاري مورد حمايت جريان اصلاحات بود و آنان از او قطع اميد نكرده بودند. در نتيجه توصيه‎هاي اصلاح‎طلبان كارگر افتاد و انجمن‎هاي مذكور جانب طيف علامه را گرفتند نه شيراز.
من انجمن‎هاي تهران و ديگر انجمن‎هاي بلاتكليف را دعوت مي‎كنم كه در رفتارشان بازخواني كنند و با رجوع به تكليف تشكيلاتي و ديني‎شان به موضع اصيل انجمن‎هاي اسلامي بازگردند. اما به هر حال براي آن‎ها يك حساب ويژه باز كرده‎ايم؛ چراكه از نگاه جذب حداكثري و دفع حداقلي همين كه اين‎ها از طيف تندرو مدرن علامه هم برائت جسته‎اند، قابل تقدير است، اما كافي نيست. وگرنه «خط امام» براي ما هم محترم است و اتفاقا خود داعيه آن را داريم كه انجمن‎ها بايد «پيرو خط امام» باشند، ما تشكلي هستيم كه بر اساس آرمان‎هاي امام ظهور كرده‎ايم و باز هم بايد بدان رجوع كنيم تا هويت از دست رفته خويش را بازيابيم. اما اين‎كه چه تعريفي از «خط امام» بايد ملاك نظر و عمل باشد، مهم است. اگر اين تعريف درست باشد، آن‎گاه در زمان فتنه و آزمايش و در كشاكش ميان آرمان‎هاي امام و انديشه‎هاي ليبرال جانب امام را مي‎گيرند، نه كساني را كه امروز حقوق‎بگير كنگره آمريكا شده‎اند.

__________________________

در همین باره در پنجره می خوانید :

آخرين تشكيلات
ما و مدعيان تحكيم
ديروز و امروز دفتر تحكيم وحدت
جاذبه و دافعه تحكيم
مصائب انجمني ماندن
چگونه تحكيم از وحدت افتاد؟
مرثيه‎اي براي يك قاب خالي

13 پاسخ به “جاذبه و دافعه تحكيم”

  1. ابوذر گفت:

    تو آخه تا کی می خوای دل خوش باشی به برگشت بچه های تهران!
    بابا صبرم دیگه حد واندازه ای داره

  2. بهرامی گفت:

    شیطون رفتی تو تحریره پنجره!

  3. بی نام گفت:

    مگه تو معیار خط امامی؟!

  4. منچ گفت:

    سلام. حالا میشه بگید چرا انجمن اسلامی برای دانشجویان و مسئولان دانشگاه فردوسی هیچ جاذبه ای ندارد؟و اصلا همش دافعه است؟اشکال از ماست؟ یا از شما؟ یا از دانشجویان و مسئولان؟ویا اصلا از جاذبه و دافعه؟

  5. ghazizadeh گفت:

    salam
    ey kash digaran ye hamchin darki as fazaye anjoomanha dashtan, mohandes
    movafagh bashid

  6. بهنام گفت:

    موفق باشید
    مطلبی را برایت ایمیل کردم
    حتما نظرت رو بده

  7. به خروش وبلاگی حامیان عفاف و حجاب بپیوندید(لوگوهای سه گوش ویژه این امر طراحی شده است.

    اطلاعات بیشتر در :
    http://basijnetwork.blogspot.com/2010/05/blog-post_489.html

    ——————–
    خبرگزاری فارس:
    http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8902200905

    جهان نیوز:
    http://jahannews.com/vdchixnzz23nzid.tft2.html

    ایکنا:
    http://www.iqna.ir/fa/news_detail.php?ProdID=577652

    وبلاگ نیوز، طلبه بلاگ، خبرگزاری زنان و…

  8. رحیمی گفت:

    انشالله سربلند و ثابت قدم باشید

  9. بی نام گفت:

    اگر شما بتونید این وحدت رو که می گید بازگردانید، کاری که صدتا آدم نتونستن انجام بدن را عملی کردید
    محشر میشه
    تحکیم یک پارچه می تواند هم افزایی خوبی برای نظام داشته باشد

  10. منچپ گفت:

    من سوالم هنوز پابرجاست ها!!يكي جوابم رو بده

  11. مهدی گفت:

    سیلی محکم به فرقه قتنه

    سلام کتاب جامعه شناسی 22 خرداد نوشته پژوهشگر سیاسی ، اجتماعی ؛ پرویز امینی ( نویسنده کتاب مهار قدرت در مردم سالاری دینی ) منتشر شد
    ویلاگ جامعه شناسی 22 خرداد راه اندازی شد
    http://www.22khordad88.parsiblog.com/

    http://www.jame22khordad.blogfa.com/

پاسخ دادن به در پاسخ به مهدی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *