تـحـكـيـم وحـدت، امـروز و ديـروز
دفترتحكيم وحدت عنوان تشكلي است كه در 19 شهريور سال 58 توسط اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان و با توجه به سخن حضرت امام(ره) مبني بر اينكه “برويد و تحكيم وحدت كنيد” شكل گرفت. به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) البته پيش از پيروزي انقلاب اسلامي همانطور كه شاخه دانشجويي گروههايي چون حزب توده در دانشگاهها […]
دفترتحكيم وحدت عنوان تشكلي است كه در 19 شهريور سال 58 توسط اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان و با توجه به سخن حضرت امام(ره) مبني بر اينكه “برويد و تحكيم وحدت كنيد” شكل گرفت.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) البته پيش از پيروزي انقلاب اسلامي همانطور كه شاخه دانشجويي گروههايي چون حزب توده در دانشگاهها فعال بودند، دانشجويان مسلمان ومذهبي هم درقالب انجمنهاي اسلامي فعاليت ميكردند و شكلگيري اين انجمنهاي اسلامي در سال هاي قبل از پيروزي انقلاب به نوعي باعث پيريزي دفتر تحكيم وحدت در سال 58 و انسجام اين انجمنهاي اسلامي شد.
در اين ميان دو اتفاق مهم نيز توسط اعضاي دفتر تحكيم وحدت، يعني تسخير لانه جاسوسي و انقلاب فرهنگي صورت گرفت. با شروع جنگ در سال 59 يعني يكسال پس از تشكيل دفتر تحكيم وحدت اعضاي اين اتحاديه شركت فعالي در دفاع مقدس داشتند. پس از جنگ و با شروع دولت سازندگي و به دليل رويكرد اين دولت به ويژه در زمينه اقتصادي دفتر تحكيم نگاه انتقادي نسبت به دولت سازندگي پيدا كرد و شايد هم همين نگاه انتقادي باعث شد در انتخابات دوم خرداد سال 76 از كانديداي جريان اصلاحات حمايت كند.
اما در طول اين سالها نيز انشعاباتي و تغييراتي در دفتر تحكيم وحدت صورت گرفت، مانند شكلگيري بسيج دانشجويي در سال 70 و خروج عدهاي از دفتر تحكيم و پيوستن به بسيج دانشجويي و يا انشعاب انجمنهاي اسلامي مستقل دانشجويان در سال 78 اما شايد مهمترين انشعاب در دفتر تحكيم وحدت، تشكيل «طيفهاي شيراز و علامه» در سال 80 بود؛ اين انشعاب در دفتر تحكيم وحدت ادامه داشت تا اينكه در 5 بهمن ماه سال 87 دبيرخانه هياتهاي مركزي نظارت بر تشكلهاي اسلامي دانشگاهيان وزارتين علوم، تحقيقات و فناوري و بهداشت درمان و آموزش پزشكي در پاسخ به نامه «عباسي مهر» دبير تشكيلات وقت دفتر تحكيم وحدت، طيف علامه اين اتحاديه را غيرقانوني اعلام كرد و از اين تاريخ دفتر تحكيم وحدت در شكلي يكپارچه به فعاليت خود ادامه ميدهد.
خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) با توجه به 19 شهريور، سالروز تشكيل دفتر تحكيم وحدت، طي مصاحبههايي با «مهدي عباسيمهر» دبير تشكيلات سابق دفتر تحكيم وحدت و «رضا حجتي» از اعضاي سابق دفتر تحكيم وحدت به بررسي سير تحول و تغييرات اين تشكل دانشجويي ازسال 58 تاكنون و از ديدگاه اين دو فعال دانشجويي پرداخته است.
با تلاشهاي بيبديل اعضاي سابق و فعلي، اوجگيري اين تشكل در آينده قطعي است
مهدي عباسي مهر دبير تشكيلات سابق دفتر تحكيم وحدت در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) درباره سير تغيير و تحولات دفتر تحكيم وحدت اظهار كرد: اگر به دهه 50 به خصوص قبل از پيروزي انقلاب اسلامي برگرديم و فضاي دانشگاهها را رصد كنيم ميبينيم فضاي كلي دانشگاهها و جريانها متاثر از تفكرات مختلف به ويژه تفكرات اومانيستي است. وجود شاخههاي دانشجويي احزاب و جريانهاي سياسي مثل شاخه دانشجويي حزب توده در ابتدا و بعدها جريانهاي دانشجويي سازمان چريكهاي فدايي و شاخه دانشجويي سازمان مجاهدين خلق به طور كلي فضاي دانشگاهها را در اختيار داشتند و به نوعي خود را نماينده قشر دانشجو در بحث مبارزه با رژيم پهلوي معرفي ميكردند، در چنين شرايطي دانشجويان مسلمان كه مرجع فكري و انقلابي خود را حضرت امام(ره) ميدانستند با همراهي چهرههاي برجسته انقلاب اسلامي، انجمنهاي اسلامي را تشكيل دادند كه اين انجمنهاي اسلامي به عنوان نماد دانشجويان مسلمان در بحث مبارزه با رژيم پهلوي شكل گرفت. طي پيروزي انقلاب اسلامي هم شايد هيچ گروهي را پيدا نكنيد كه نقش انجمن اسلامي و جايگاه ويژه آن را انكار كند.
وي افزود: درواقع يكي ازاهرمهاي اصلي در پايهريزي مبارزه نيروهاي انقلابي و مسلمان در دانشگاهها در كنار استادان و چهرههاي حوزوي، انجمنهاي اسلامي بودند و به واسطه همين نقش كليدي، پس از پيروزي انقلاب اسلامي جايگاه ويژهاي را در سطح كشور و بدنه نيروهاي انقلاب اسلامي به خودشان اختصاص دادند.
وي گفت: اگر به سالهاي 57 و 58 نگاه كنيم ميبينيم كه نمايندگان انجمنهاي اسلامي در دانشگاههاي مطرح كشور با توجه به سخنان حضرت امام(ره) مبني بر ضرورت وحدت بين نيروهاي انقلاب و بدنه انقلاب به اين ضرورتها پي بردند و بحث تشكيلات منسجم انجمنهاي اسلامي را پيريزي كردند. در ميان دانشگاههاي مطرح كشور نقش كليدي را دانشگاههاي علم و صنعت، شريف، اميركبير و تهران داشتند و برخي چهرههاي كليدي اين دانشگاهها كه نماينده انجمن اسلامي بودند جلسات مرتبي را تشكيل و در كنارآن سازوكار يك سازمان دانشجويي را در سطح كلان ترتيب ميدادند.
دبير تشكيلات سابق دفتر تحكيم وحدت ادامه داد: در اين خصوص آقايان بيطرف، ميردامادي، اصغرزاده و احمدينژاد، نمايندههاي معرفي شده از سوي انجمنهايشان بودند كه براي راهاندازي اين سازمان دانشجويي معرفي شدند و سازوكار آن را مشخص كردند اما با همه اين مباحث و با گذشت جلسات مرتب در تابستان 58 و همچنين برگزاري جلسات با امام(ره) و دريافت اظهارنظر امام(ره) درباره بحث شكلگيري اين سازمان دانشجويي دو اتفاق باعث شد كه شكلگيري دفتر تحكيم به صورت شفاف و مشخص در اذهان جاي نگيرد.
وي با اشاره به تسخير لانه جاسوسي و انقلاب فرهنگي اظهار كرد: در واقع اين دو اتفاق خلايي را در تبيين تاريخ جنبش دانشجويي به ويژه بحث شكلگيري دفتر تحكيم وحدت ايجاد كرد اما اين سلسله جلسات در تابستان برگزار شد و در تاريخ 19/6/1358 با توجه به نظرامام(ره) كه به همين مجمع دانشجويي گفته بودند “برويد و تحكيم وحدت كنيد” اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان دانشگاهها و مراكز آموزش عالي كشور(دفتر تحكيم وحدت) شكل گرفت. اما آنچه رسانهايتر و در اذهان عمومي ماندگارتر شد مربوط به ديدار 29 شهريور 1358 كليه اعضاي انجمنهاي اسلامي سراسر كشور با حضرت امام(ره) است كه يك ديدار تاريخي بود.
عباسيمهر ادامه داد: سازوكار شكلگيري دفتر تحكيم وحدت كه به عنوان اولين برون داد دانشجويان مسلمان در دانشگاهها پس از پيروزي انقلاب اسلامي بود، مسبب خيري براي دو اتفاق بزرگ و ماندگار يعني تسخير لانه جاسوسي و انقلاب فرهنگي شد.
وي با بيان اينكه « از بدو شكلگيري اين سازمان دانشجويي نتايج و ثمرات اين قضيه را در فضاي سياسي كشور ميبينيم» اظهار كرد: شايد نتيجه اين تصميمگيريها در دفتر تحكيم وحدت سير تطور تاريخي نظام جمهوري اسلامي را تحت تاثير خود قرار داد و بعضا اتفاقاتي كه در حوزه ديپلماسي كشور در نگاه جنبش دانشجويي نسبت به سران استكبار رخ داد، ماحصل تصميمگيري دانشجويان درسال 59 و 60 بود. در گرو شكلگيري اتحاديه دفتر تحكيم يك انسجام درون سازماني و تشكيلاتي ويژهاي در تحكيم ايجاد شد كه باعث شد انجمنهاي اسلامي درفضاي دانشگاهي كشور انسجام پيدا كنند و اساسنامه و مرامنامه دفتر تحكيم وحدت به صورت كامل تدوين شود.
وي همچنين با بيان اينكه « مرامنامه دفتر تحكيم وحدت مرتبط با انديشههاي امام(ره) و اهداف انقلاب اسلامي است» گفت: اين امر بايد مورد توجه افرادي قرارگيرد كه نگاه متفاوتي به دفترتحكيم و انجمنهاي اسلامي دارند. مقابله با فرهنگ استعماري، نگاه عميق به حركت اسلامي و دانشجويي، توجه به انقلاب فرهنگي، تدوين رسالت دانشجويان مسلمان، تعريف جديد نسبت به تشكيلات اسلامي دانشجويي، تلاش در جهت گسترش انقلاب اسلامي و فعاليت نظام جمهوري اسلامي، تلاش در جهت استمرار انقلاب فرهنگي، مشاركت و تلاش در جهت وحدت امت اسلامي و گسترش كار عقيدتي- سياسي فرهنگي، تلاش در جهت وحدت حوزه و دانشگاه و تلاش در جهت ايفاي رسالت دانشگاه و به خودكفايي رساندن جامعه از موارد مرامنامه دفتر تحكيم وحدت و اهداف دانشگاه اسلامي و برگرفته از نظرات حضرت امام(ره) است. چون اين تشكل با نظرامام(ره) شكل رفت،؛ بنابراين ميتوان گفت دفتر تحكيم وحدت يك تشكل ملموس با اهداف انقلاب و نظام جمهوري اسلامي است.
اين عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت افزود: با شكلگيري اتحاديه و رويكرد مواجهه و مقابله با جريانهاي ماترياليستي در داخل و رويكرد ضدامپرياليستي در خارج بديهي بود كه مجموعه از همان ابتدا دشمنان فراوان داخلي و خارجي داشته باشد. درگيري منافقين و ضد انقلاب با اعضاي اتحاديه در سالهاي 59 و 60 و ترور شهيد رجببيگي عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت واز دانشجويان تسخيركننده لانه جاسوسي توسط ضدانقلاب يكي از دهها نمونه بارز اين درگيريهاست.
وي تصريح كرد: همچنين با شكلگيري و تدوين اساسنامه و مرامنامه تحكيم و نزديكي و قرابتي كه با انديشههاي امام(ره) داشت در برخي امور كشور نيز از بدنه دفتر تحكيم وحدت استفاده ميشد؛ به طور مثال موسسان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، جهاد سازندگي و جهاد دانشگاهي از اعضاي انجمنهاي اسلامي بودند.
وي خاطرنشان كرد: در طول 8 سال دفاع مقدس نيز مجموعه تحكيم به عنوان يك تشكل دانشجويي مسلمان و انقلابي در دانشگاه نقش معرفي واعزام دانشجويان به جبهه در دانشگاهها را ايفا ميكرد؛ چنانكه بسياري از شهداي دانشجو از چهرههاي مطرح و برجسته انجمنهاي اسلامي دانشجويان دفتر تحكيم وحدت هستند ؛ از جمله شهيدان علمالهدي، رجببيگي و وزوايي؛ در واقع مجموعه تحكيم در8 سال دفاع مقدس نقش كليدي را ايفا كرده است.
عباسيمهر يادآور شد: اين نمايندگان انجمنهاي اسلامي از دانشگاههاي مطرح، در جلسهاي كه براي تاسيس دفتربا امام(ره) داشتند مصر بودند كه امام(ره) يك نفر را به عنوان نماينده براي دفتر تحكيم وحدت معرفي كند كه ايشان هم حضرت آيتالله خامنهاي را معرفي ميكنند. بعد از رحلت امام(ره) نيزاعضاي دفتر تحكيم با برگزاري يك راهپيمايي بزرگ با آيت الله خامنهاي اعلام بيعت كردند.
وي با بيان اين كه اتفاقي كه از سال 63 ، 64 به بعد افتاد، ارتباط جدي بين اعضاي دفتر تحكيم وحدت و دولت وقت يعني دولت زمان جنگ بود افزود: در اين زمان تحكيم تا حدودي نگاه دولتي پيدا كرد و اين نگاه ايجاد شده در تحكيم نتايج سوئي داشت؛ در واقع ماحصل و نتايج اين ارتباط، در آينده هم باعث آسيب زدن به ساير تشكلهاي دانشجويي شد؛ به طوري كه از سال 64 به بعد تحكيم به عنوان يك جريان چپ شناخته شد.
وي افزود: با روي كار آمدن دولت سازندگي و نگاه اقتصاد آزاد و باز در اين دولت، تحكيم يك رويكرد انتقادي نسبت به دولت پيدا ميكند و در سال 67 به واسطه همين رويكرد سياسي كه در تحكيم وجود داشت و همچنين پيگيري و ممارست جريانهاي سياسي در دانشگاهها سازوكار يك تشكل جديد در آن شكل گرفت و اين تشكل از بدنه دفتر تحكيم وحدت منشق شد كه اين اولين انشعاب در دفتر تحكيم وحدت و آن هم انشعاب جامعه اسلامي دانشجويان بود؛ به عبارتي ميتوان گفت سازوكار انجمن اسلامي بستري را فراهم كرد كه جامعه اسلامي دانشجويان از آن منشعب شد و اين انشعاب با يك رويكرد سياسي بود و نه اعتقادي.
دبير تشكيلات سابق دفتر تحكيم وحدت ادامه داد: همچنين در سال پاياني عمر حضرت امام(ره) ايشان دستور شكلگيري بسيج دانشجويي و بسيج طلاب را دادند اما اين موضوع در آن سال به طور جدي در دستور كار قرار نگرفت و ما در سال 70 شاهد شكلگيري جدي و رسمي بسيج دانشجويي بوديم. در بحث شكل گيري دفاتر بسيج جالب آن است كه اعضاي اصلي شكلدهي دفاتر بسيج در دانشگاه ها را هم اعضاي انجمن اسلامي تشكيل ميدادند؛ به طور مثال نايب دبير انجمن اسلامي دانشگاه اميركبير، بسيج دانشجويي راه اندازي كرد و خود در سمت مسوول بسيج دانشجويي حضور يافت.
وي همچنين معتقد است: به واسطه اقتصاد باز دولت سازندگي و رويكرد سرمايهداري در بخشي از دولت وقت، تحكيم رويكرد انتقادي نسبت به آن پيدا كرد و با دستور كار قرار دادن رويكرد عدالتخواهانه به عنوان يك تشكل منتقد دولت سازندگي معرفي شد و اين رويكرد را ادامه داد تا سال 76 كه تحكيم و اعضاي شوراي مركزي آن كه به واسطه ارتباط بخشي از اعضاي اصلي و قديمي آن با چهرههاي مطرح سياسي جريان موسوم به چپ (اصلاح طلب) ائتلاف اصلاحطلبان را تشكيل دادند و از دولت اصلاحات حمايت كرد.
وي گفت: در واقع به دليل رويكرد انتقادي تحكيم نسبت به دولت سازندگي بدنه تحكيم ميپذيرد كه از اصلاحطلبان حمايت كند و در شكلگيري دوم خرداد حضور جدي داشته باشد. سال 76 وقتي دولت اصلاحات روي كار آمد با گذشت يكي دوسال ميبينيم كه برخي اعضاي شاخص تحكيم جذب بدنه دولت ميشوند و متاسفانه تحكيم يك رويكرد دولتي پيدا ميكند.
اين عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت معتقد است: ازسال 72 به بعد پس از تشكيل بسيج دانشجويي و بيتوجهي نسبت به انجمنهاي اسلامي ازسوي برخي نهادهاي موثر در دانشگاهها و عدم توجه نيروهاي مذهبي و انقلابي به اين تشكل تاثيرگذار و انقلابي، ميبينيم كه يك جريان فعال كه رويكرد ليبرالي دارد در برخي دانشگاهها شروع به شكلگيري ميكند و با گذشت زمان در دانشگاههاي مطرح نفوذ ميكند؛ به طوري كه با پيگيريهاي سياسي كه تحكيم در بحث حمايت دولت اصلاحات داشت و عدم توجه به مباحث فكري در آن دهه سال 77 و 78 به شوراي مركزي دفتر نيز نفوذ كرده و چهرههاي شاخص تحكيم از گفتمانهايي استفاده ميكنند كه اين گفتمانها هيچ سنخيتي با نام و آرمانهاي تحكيم ندارد. ادبياتي كه متاسفانه ناشي از تفكر جريان ملي – مذهبيها بود. تفكري كه در دهه شصت يكي از مخالفان سرسختش دفتر تحكيم وحدت بود، اين بار در درون تشكل مخالف خود نفوذ كرده بود. ورود چنين آفتي به اتحاديه باعث شد رويكرد تحكيم رويكرد غربي نسبت به انقلاب باشد.
وي گفت: يكي از مباحثي كه لازم است به آن اشاره شود، رويكرد انتقادي است كه نسبت به سازوكارهاي حكومت، از سال 78 در برخي چهرههاي شاخص در تحكيم ميبينيم كه باعث ميشود زمينه انشعابهاي جديد دفتر تحكيم فراهم شود كه يكي از آنها انشعاب انجمنهاي اسلامي مستقل دانشجويان بود و دليل اين انشعاب كه اولين انشعاب اعتقادي است را در مباحث فكري رايج در بدنه انجمنهاي اسلامي ميدانستند؛ اما با اين انشعاب نميتوانيم منكر اين شويم كه بدنه انجمنهاي اسلامي خالي از نيروهاي ارزشي ميشود.
وي افزود: با ورود به دهه 80 نيز درگيريهاي درون تشكيلاتي به اوج ميرسد و دو نشست در دو دانشگاه كشور برگزار ميشودغ يكي در دانشگاه شيراز و يكي هم در دانشگاه علامه.
عباسي مهر معتقد است : پيرو اتفاقاتي كه پس از روي كار آمدن دولت هشتم داشتيم و ورود برخي چهرههايي كه به جريان ليبراليسم در كشورمنتسب بودند، مانند نهضت آزادي و خروج نيروهاي مذهبي و معتقد از جمله در تحكيم و تشكلهاي اسلامي ديگر كم كم باعث شد كه بخش عمدهاي از بدنه نيروهاي مذهبي از انجمنهاي اسلامي خارج شوند و بخش باقي مانده از نيروهاي مذهبي و انقلابي كه كم هم نبودند، نتوانند در چارچوب اتحاديه در راس آن ورود پيدا كنند؛ به عبارتي فضاسازي جريان ليبرالي و نفوذي در بخشي از تحكيم باعث شد فضاي بستهاي به وجود آيد كه نيروهاي مذهبي و انقلابي نتوانند در راس اتحاديه بيايند؛ از اين رو به نوعي ميتوان گفت اتفاقاتي مثل 18 تير يا واقعه خرم آباد، ماحصل همين اتفاقات بود.
وي ادامه داد:از ابتدا تا سال 78 هر گونه خروج از مجموعه تحكيم را اعلام خروج سليقهاي ميدانستيم، مانند شكلگيري جامعه اسلامي دانشجويان يا تشكيل بسيج دانشجويي به فرمان امام (ره) و حضور بچههاي انجمن اسلامي در بسيج دانشجويي همگي ماحصل سليقهها بودند نه اعتقادات. اما خروج انجمنهاي اسلامي مستقل دانشجويان از دفترتحكيم وحدت ماحصل درگيريهاي فكري آن انجمنها با بخشي از راس اتحاديه شد. با اعلام خروج انجمنهاي اسلامي دانشجويان مستقل باز هم شاهد بوديم بدنه اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان سراسر كشور دفتر تحكيم وحدت خالي از نيروهاي مذهبي و متدين نميشود و دليل عدم خروج چيزي جز ريشه و اصالت دفتر تحكم وحدت است و اين فرآيند اختلاف در داخل مجموعه تحكيم در بدنه و نسبت به برخي چهرههاي شاخص در راس اتحاديه و علي الخصوص نسبت به چند دانشگاه كه نزديك يك دهه مورد هجمه تفكرات غربي قرار گرفته بودند باعث ميشد كه ما در اوايل دهه 80 شاهد يك دگرگوني و تحول در مجموعه تحكيم باشيم.
اين عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت گفت: اتفاقي كه در سال 80 و در نشست شيراز افتاد، ماحصل تصميم تشكيلات اتحاديه مبني بربرگزاري نشست انتخابات بود ودر يك فرايند قانوني اين فعاليت صورت گرفت و شاهد بوديم كه در آن نشست از همگي انجمنها دعوت شد كه برخي انجمنها در آن نشست حضور پيدا نكردند و غيبت آنها در آن نشست به فراخور دو غيبت متوالي در نشست گيلان و نشست شيراز باعث تغيير آراي آنها شد؛ اما از آن طرف نيز شاهد اين بوديم كه اكثريت اعضا در نشست شيراز حضور پيدا كردند و راي دادند و شوراي مركزي جديد شكل گرفت. طبيعي بود در اين شرايط جرياني كه پيوند خيلي قوي با دولت و برخي از آنها با فضاي رسانهاي غرب داشت ظرف دو هفته نشست ديگري را در دانشگاه علامه برگزار كند. اينكه لغلغه زبانها شد كه طيف شيراز از دفتر تحكيم انشعاب پيدا كرده اين طور نيست؛ زيرا نشست انتخاباتي در دانشگاه شيراز برگزار شد و نشست انشعابي و انشقاقي در دانشگاه علامه طباطبايي دو هفته بعد از آن برگزار شد كه ماحصل برگزاري آن نشست، شوراي مركزي شد كه در آينده هم به طيف علامه معروف گشت.
وي اظهار كرد: با اين اتفاق ميبينيم كه بدنه مذهبي و انقلابي در مجموعه تحكيم توانست در برابر برخي چهرههاي شاخصي كه اجازه اظهارنظر نيروهاي مذهبي و انقلابي را در فضاي دانشگاهي عليالخصوص در دفتر تحكيم نميدادند، پيدا كنند. به فراخور آن پرچمداري دفتر تحكيم و آرمانها و مرامنامه دفتر تحكيم در جبهه طيف شيراز قرار گرفت؛ اما اعضاي طيف شيراز و طيف علامه هرگز اين طيف بنديها را نپذيرفتند.
وي گفت: در واقع آنچه ميتواند قضاوت صحيحي نسبت به اين اتفاق باشد، اين است كه در كنار يك تشكيلات منسجم آنچه باعث ميشود يك تشكل دانشجويي به افكار عمومي معرفي شود و سلامت يك تشكل دانشجويي را تضمين كند و همچنين افكار عمومي رفتار آن تشكل را با تفكرشان تطبيق ميدهند مرامنامه و اساسنامه آن تشكل است. در آن گذر تاريخي با توجه به مرامنامه دفتر تحكيم ميبينيم كه اين اعضاي به اصطلاح طيف شيراز بودند كه قرابت زيادي با مرامنامه اتحاديه داشتند و همين رفتار هم متضمن اين شد كه اين طيف به عنوان طيف اصلي و نمايندگان دفتر تحكيم وحدت شناخته شوند. با اين اتفاق برخي در جريان طيف علامه با گذر زمان رفتارها و رويكردشان تندتر و افراطيتر شد كه انتخاباتها را تحريم كردند و حتي نسبت به چهرههاي اصلاح طلب هم مواضع بسيار افراطي گرفتند؛ چراكه با مباحث جهان اسلام و انديشههاي حضرت امام(ره) موضع تقابلي پيدا كردند و منطق و اهدافشان به جاي آنكه آرمانهاي انقلاب اسلامي باشد وعملكرد مسوولين را با آن اهداف و آرمانها