آن نابغه این است، نه تویی نه من!
بخشی از گفتگوی خواندنی حیدر رحیم پور ازغدی با ویژه نامه سیره امین درباره ی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی
حکیمی هفده هجده ساله بود و من بیست سال داشتم؛ بعد از کودتای بیست و هشت مرداد بود و توی مشهد روحانیت خط اول نهضت نفت را بر عهده داشت. می گفتیم هر صد سال یک بار نابغه ای ظهور پیدا می کند و جنگ {بحث} داشتیم که نابغه آینده من هستم یا او؟!
او ادبیاتش خیلی خوب بود، ادبیات عربش؛ من هم سوادم در ادبیات خوب بود ولی ادبیات محمدرضا حکیمی بهتر بود. به همین خاطر او می گفت که نابغه آینده من هستم. بنده هم به خاطر کتاب های حوزوی که خوانده بودم می گفتم من هستم. یک مرتبه دیدیم یک نوجوان دوازده سیزده ساله از جلوی ما رد شد که تمام معنا آخوند بود. یعنی نعلین و کفش {آخوندی} و عبا و عمامه. به تمام معنا. الفیه در دستش بود و داشت آن را حفظ می کرد. وما بطاعت و الف قد جمیع یبصر فی الجت…. به یکباره حکیمی گفت {آن نابغه}این است، نه تویی و نه من!
منظور حکیمی سید علی حسینی خامنه ای بود….
آن چه را مطالعه کردید مربوط به بخشی از گفتگوی خواندنی حاج حیدر رحیم پور ازغدی با ویژه نامه سیره امین است
در ضمن میلاد باسعادت سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و علمدار کربلا ابالفضل العباس (ع) و سید و ساجدین زین العابدین (ع) بر شما دوست عزیز مبارک باد
——————-
عالی بود
ای کاش متن کاملش رو می گذاشتی برادر
سالروز تولد رهبر انقلاب هم مبارک باد
تا الان این یکی رو نشنیده بودم
پس محمدرضا حکیمی هم خاطره داره با آقا
جانم فدای سیدعلی
very good
با سلام
با طنز رویاهای باطله به روزم
منتظرم
دوست داشتی لینک روزانه کن همسنگرا لبخند بزنن
اگه لبخندی رو لبات نشست نظر یادت نره
خلاصه و زیبا
جانم فدای رهبر
فکر کنم با این اوصااف محمدرضا حکیمی هم باید قد یک کتاب از رهبر خاطره داشته باشه
سلام
عالی بود
درود بر شما
جانم فدای رهبر
هدیه خوبی بود، سالگرد میلا امام حسین و میلاد آقا چه حالی داد امسال
مثل همیشه عالی
جانم فدای سید علی
سلام
می شود بفرمایید که چه نیازی به این خاطره گویی هاست
امروز سئوالات جوانان چیز دیگری هست!!!!!!!!
شبهه شما را مربوط به این نوشتار نمی دانم
ولی یکی از نیازهای واقعی امروز بدنه انقلاب اسلامی، ثبت همین خاطرات است!
لابد باید شخصی مانند رحیم پور و حکیمی که گنجینه ی عظیمی از ملی شدن صنعت نفت تا پیروزی انقلاب دارند در میان ما نباشند تا افسوس بخوریم!؟
خلاصه و بسیار زیبا
ممنون آقا مهدی
اگر بازهم هست تو وبلاگت بگذار
شنیدم خیلی چیزا تعریف کرده !
در کشور عشق مقتدا خامنه ای است
فرماندهی کل قوا خامنه ای است
دیروز اگر عزیز مصر یوسف بود
امروز عزیز دل ما خامنه ای است
جانم فدای امامم.
تشکر از شما بخاطر مطلب زیبایتان.
بسم رب الشهداء و الصدیقین
… شهدای ما، مكرر ِشهداي كربلا و مخالفان ملت ما، مكرر يزيد و وابستگان او هستند .كربلا كاخ ستمگري را با خون درهم كوبيد؛ و كربلاي ما كاخ سلطنت شيطاني…(صحیفه ی امام (ره) جلد 9 – صفحه 445)
تجمع اعتراض آمیز مردمی مقابل ساختمان مرکزی بنیاد شهید وامور ایثارگران
در اعتراض به بی حرمتی به خون شهداو اعطای بی حساب و کتاب نام مقدس شهید به سه تن از آشوبگران و متهمان فتنه 88 وهمچنین اقدام به نام گذاری خیابانی در سطح شهر به نام آشوبگران.
با حضور خانواده های معظم شهدای انقلاب و دفاع مقدس ، طلاب و دانشجویان و امت شهید پرور
زمان :دوشنبه 15/6 ساعت 10.30 صبح
سلام
جالب بود. خاطره ها از بين برنده فاصله ها هستند . باز هم اگر در دست داريد … حتما ادامه بديد .استفاده مي كنيم.
موفق باشيد.
خبری که فارس نیوز مدتی پیش در باره زندگی فقیرانه آقای خامنه ای منتشر کرده بود و اخیرا هم چندین بار توسط خبرگزاری ها و سایت های مختلف باز نشر شده، نویسنده به نقل از یکی از مسئولین حکومتی گفته است:
يكبار خانم آقا{ی خامنه ای} به كربلا رفته بود، دختران من وقتي به حضور ايشان رسيدند، خانم آقا گفته بود: من از سيزده سالگي خرج سفر كربلا را كنار گذاشتم تا اينكه حالا توانستم يكبار كربلا بروم.
این خبر را اگر بگذاریم کنار مصاحبه سال گذشته همسر سعید امامی (از متهمین پرونده قتل های زنجیره ای) نتیجه گیری جالبی می توان از آن کرد، همسر سعید امامی می گوید:
در سال ۶۹…سعید {امامی} خانواده آقای خامنه ای را براي كاري برده بود لندن و دو ماه تمام با این خانواده زندگی کرد به حدی که خود آقا مجتبی پسر آقا (داماد آقای حداد عادل) و مادر خانمشان شیفته ی اخلاق سعید شده بودند که حتی تا قبل از دستگیری سعید هم مرتبا خود آقا مجتبی پسر آیت الله خامنه ای زنگ می زدند به سعید که چرانمی آیی و با ما رفت و آمد نمی کنی ؟
با توجه به اینکه همسر آقای خامنه ای از سیزده سالگی یعنی حدود پنجاه سال پیش مشغول جمع کردن پول برای سفر کربلا بوده اند، سوال این است که خرج سفر لندن را از کدام پس انداز پرداخت کرده اند؟ شاید برای سفر لندن نیز از سه سالگی مشغول جمع آوری پوند انگلیس بوده اند؟
بعد التحریر: بد نیست از نگارنده مطلب بپرسیم که آقای خامنه ای که حاضر نیست زیلوهای نخ نما شده منزل را تعویض کند چرا به جای بی ام و یک ماشین ارزان تر سوار نمی شوند که هزینه نگهداری و تعمیر کمتری هم داشته باشد. مثلا سمند یا سورن که افتخار ملی هم هستند. تصویری از بی ام و آقا را ببینید
سوال دیگر اینکه، فردی که توانایی خرید یک وعده برنج برای درمان فرزند خود را ندارد چگونه خود سیگار و پیپ می کشد و مسئولین را نیز دعوت به ساده زیستی و صرفه جویی می کند؟
مطلب انتشار یافته در وبلاگ از سوی فرد معتبری چون حیدر رحیم پور ( از سران ملی شدن نفت در کشور و بویژه در مشهد و از نزدیکان مرحوم شریعتی ) و همچنین محمدرضا حکیمی از فلاسفه مشهور معاصر ایران هست و بنده صحبت های ایشان را شنیده ام.
نقل شما مربوط به مضاحبه ی فردی است که اولا زنده نیست و در ثانی نقل است و استنادی بر آن نیست
در ضمن اظهار نظر آقای عطالله مهاجرانی را فراموش کردید که در سلامت اقتصادی آیت الله خامنه ای شکی نداشت ( این اظهارات در ایران و تخت فشار صورت نگرفته و در رسانه های خارجی صورت گرفته و مربوط به چند ماه اخیر است)
تارنماي شخصي مداح اهل بيت (ع)
كربلايي حسين نيشابوري
http://www.hossein-neyshabori.com
لطفا بازديد و نظر دهيد
حزب فقط حزب علي
رهبر فقط سيد علي
جانم فداي رهبر