وبلاگ عباس انسانی
وبلاگ دوست عزیز عباس انسانی ، دبیر سیاسی دفتر تحکیم وحدت – دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان پلی تکنیک تهران
با طراحی اینجانب
آدرس : ensaniazadandish.blogfa.com
اشتراک گذاری
۲۳ مرداد ۱۳۸۸
2334 بازدید
کد مطلب : 400
وبلاگ دوست عزیز عباس انسانی ، دبیر سیاسی دفتر تحکیم وحدت – دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان پلی تکنیک تهران
با طراحی اینجانب
آدرس : ensaniazadandish.blogfa.com
وبلاگ عباس انسانی
سلام
لينك شديد.
قالب زیبایی است
برای ماهم بساز مهدی جان
agha code ghalebet ro ham bezar melat estefadeh konand
سلام
وبلاگ زیبایی دارید
اجازه بدهید لینک شدید
1. سلام
2. دوستان اگرچه حال ما نمی پرسند، ما از دور مراقب حال دوستان هستیم. جسارتاً من هنوز زنده ام! گفتم که در غفلت نمانید!!
3. اگر این روزها به نظر می رسد کنج عزلت گزیده ام (البته تأکید می کنم به نظر می رسد) به این خاطر است که بوی فتنه می آید از همه جا. فرمایش مولا را که شنیده اید؟ «بزرگسالان در آن سالخورده می شوند و خردسالان در آن به پیری می رسند». به هر حال شنیده باشید یا نباشید، فتنه جای ما نیست. قدم خار بر چشم، پای استخوان بر فرق گلو! اما فتنه جای ما نیست که نیست. رک و راست بگویم: حق در این گرد و خاک گم شده. من خون دیده ام عزیز… صاحبش را می شناختم… آمده بود نهی از منکر کند! هنوز یکی از ساچمه های امر به معروفشان را یادگاری نگه داشته جایی نزدیک چشم! و من حق را میان ساچمه هایی که تکذیب شدند گم کردم…
4. هرچه گشتم در سورس وبلاگت bgsound یا چیزی شبیه آن نبود. فایلش را اگر داری چه بهتر، اگرنه لینکش را بده دانلود کنیم!
5. دیدم در سایت تحکیم خبری از زنده بودن امام موسی صدر نوشته ای. هم خوشحال شدم هم نگران. خوشحال که شاید آمد و در این وانفسا سخن تازه ای گفت که بر دل نشست. و نگران شدم؛ مهدی جان اگر او هم آمد تا سخنی می گوید از جنس آنان که اصحاب جملشان می خوانند چه کنیم؟ خوب می دانی چه می گویم، پس نگو، نگو بعید می دانی که می دانی هیچ بعید نیست!
6. اگر با حرفهای بی ربطم سرت را به درد آوردم ببخش و عذرم را بپذیر: من حق را میان دود فتنه گم کرده ام!!
دبیر نقاش دفتر تحکیم وحدت!
واقعا خند داره
این قالب فروشی هست
اگه فروشیه
لطفا قیمت بدید
امروز معاويه و عمرعاص هاش اونقدر حيله ومكر دارن كه نوبت به ديگران نرسه!فعلا كه معاويه مشغول بيعت گرفتن واسه يزيدشه!!!در جواب حيدري!
عباسی مهر(حیف نون) قبل از مرگش وصیت می کنه قبر منو با آب و صابون بشویید، تا هر کس رد می شه بخوره زمین، بخندم روحم شاد شه!