جاذبه و دافعه تحكيم
هيچ گروه سياسي – اجتماعي را سراغ نداشتهايم كه هم در بطن جامعه باشد و هم در رأس حاكميت، ولي كارنامه تحكيم
نگاه دفتر تحكيم وحدت در تمامي ادوار سه دهه فعاليتش، مبتني بر نگاه ايجابي و فراهم آوردن مقدمات استقرار كرسي آزادانديشي در انجمنها بوده است. اين نگاه و رويكرد تحكيم ريشه در ماهيت انجمنهاي اسلامي دارد، هرچند كه بعضا افرادي تفسير به رأيهايي درباره انجمنهاي اسلامي دارند كه كساني كه از سابقه انقلابي تحكيم آگاهند از اين مواضع در شگفت ميمانند. پاسخ به ايشان اين است كه انجمن اسلامي با يك پلاك و تابلو براي دفتر و اتاق مشخص نميشود، بلكه انجمنهاي اسلامي را بايد بهواسطه رفتارها و عملكردها و اعتقاداتشان شناخت و اين ملاك هم براي همگان شناخته شده است. البته ما ميپذيريم كه دچار يك شكاف و سردرگمي در مقطعي شدهايم، اما اگر شما يك فلاشبك به دهه 50 يا 60 و حتي اوايل دهه 70 بزنيد، خواهيد ديد كه ديد مردم برخلاف امروز بسيار مثبت بوده و امروز هم اين نگاه منفي به سرعت در حال رفع و اصلاح است.
ولي اينكه جاذبه و دافعه تحكيم چگونه تبيين ميشود، برميگردد به ساختارهاي انجمنهاي اسلامي. هر مجموعه اجتماعي و سياسي در جامعه يك ساختاري دارد كه باعث شكلگيري رويكردهاي آن ميشود. ساختار تحكيم هم يك بافت جنبشگونه – برخلاف احزاب و تشكلهاي متعين و شناخته شده – است و برعكس آنها ركود نخواهد داشت، چون ماهيت سيال و تغييرناپذير دارد. افرادي ميآيند و افرادي ميروند كه اين خود يك شاكله متفاوت از احزاب با هسته انساني متصلب را رقم زده است. بخش ديگر آن به ماهيت ايدئولوژيك و رفتارهاي مدني بازميگردد و اين دو ويژگي باعث ميشود كه بيشترين تماس و ارتباط با بدنه جامعه وجود داشته باشد، و به سرعت تحت تأثير افكار عمومي جامعه قرار ميگيرد و متوجه آنها ميشود. هيچ گروه سياسي – اجتماعي را سراغ نداشتهايم كه هم در بطن جامعه باشد و هم در رأس حاكميت، ولي كارنامه تحكيم موفقيت عظيمي را در اين زمينه نشان ميدهد.
چنين تشكلي در مباحث ايدئولوژيك خود يك نگرش نوانديش و تحولخواه را در نظر دارد، چه از آغاز انقلاب بهعنوان اولين تشكل دانشجويي متشكل و انقلابي و چه بهعنوان تشكيلدهنده نهادهاي انقلابي همچون جهاد سازندگي؛ در نتيجه اين رفتارهاي مدني منحصر به فرد است كه رفتارهاي آرمانگرايانهاي را در بر دارد كه هيچ گروه و سازماني در طول 30-40 سال اخير خواب آن را هم نديدهاند. نمونههاي آن هم انقلاب دوم (تسخير لانه جاسوسي) و انقلاب فرهنگي است و همچنين مجاهدتهاي انجمنهاي اسلامي در جنگ تحميلي و بهويژه در حماسه هويزه. بعد از جنگ هم نقش ديدباني انقلاب اسلامي و نقدهاي جدي و اساسي به حاكمان و دولتمردان. همه اينها در كنارهم بهعلاوه نزديكي و قرابت تحكيم و انجمنهاي اسلامي به امام(ره)، باعث ميشود كه تحكيم جايگاه ويژهاي داشته باشد.
البته در ساختار اصلي هر گروه و جريان يك سري لايهها وجود دارد، انجمنهاي اسلامي هم يك پوسته نرم و جذاب و شكيل دارند و يك هسته سخت و غيرقابلنفوذ. به همين دليل اگر در چند سال اخير ميبينيم كه تحكيم ضعيف شده به سبب آن استكه هسته سخت آن آسيب ديده است وگرنه اين تشكل به هيچ عنوان تحت تأثير ناملايمات قرار نميگرفت. جاذبه و دافعه تحكيم هم به همين عامل بستگي دارد. انجمنهاي اسلامي قائل به آزادانديشياند، اما نه به شكلي كه بخواهد به آسيب از درون منجر شود و به همين دليل است كه مجموعهاي جذاب مينمايد. چراكه انجمنهاي زيرمجموعه همهجا در پي آن هستند كه كرسيهاي مناظره و مباحثه و تبادل انديشه را مستقر سازند تا همه افراد، اعم از ليبرال، سوسياليست، مسلمان و… فارغ از نوع ديدگاهي كه دارند، بتوانند گفتوگو كنند. شرايط كنوني جامعه ميطلبد كه باز اين كرسيهاي آزادانديشي شكل گيرند و اين فضا هم جايش در تحكيم است تا كمافيالسابق ادامه يابد. نمود ديگري از جاذبه و دافعه تحكيم همين تمايلات احزاب و اشخاص به نفوذ در آن است. علت اينكه استحاله تحكيم با چنان سرعتي شكل گرفت، اين بود كه يك لايهاي در دفتر نفوذ كرده بود كه دنبالهرو جريانات خارج از دانشگاه بود. از منظر بسياري از ناظران، اين سوال به وجود آمد كه چرا چنين تحولي در تحكيم ايجاد شد؟ پاسخ اين بود كه دنبالههاي احزاب در تحكيم نفوذ كرده بودند.
راديكاليته تحكيم متوجه افراطيون مدرن نيست
بسياري از مواقع ما شاهد بوديم كه نيروهاي متعهد انقلابي انجمنهاي اسلامي، ورود پيدا ميكردند و جلوي انحراف را ميگرفتند، به نحوي كه سياستهاي ما در قبال اين انجمنها كاملا ايجابي بود و نه سلبي. نمونه بارز اين مسئله انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه امام خميني قزوين بود كه با ورود نيروهاي متعهد به اين انجمنها، جلوي انحراف گرفته شده يا در انجمن گيلان ميبينيم كه ثبات عقيدتي و ساختار مستحكم انجمن مانع از بروز زمينههاي انحرافي شده است.
اما در سالهاي اخير روند بازگشت انجمنها به تحكيم، سرعت بيشتري بهخود گرفته است و شاهد ورود نيروها و انجمنهاي جديد به بدنه تشكيلات اعم از شوراي عمومي و شوراي مركزي هستيم. اين مدل افراد خود دو دستهاند، يك دسته طيف علامه را با تمام شعارها و رفتارهاي خوش رنگ و لعاب مدرن آن به چشم خود ديدند و به طيف شيراز پيوستند يا از طيف علامه برائت جستند و تا مهيا شدن شرايط اعلام سياسي دانشگاه و تحكيم؛ بيطرفي پيشه كردند. يك دسته هم كساني اندكه از آغاز اجازه ندادند انجمن بهسوي افراط برود، لذا با تثبيت سياسي و تشكيلاتي تحكيم، آمادگي خود را براي پيوستن مجدد بدان اعلام كردند.
جذب حداكثري تحكيم در حالي بوده كه سعي شده در يك رويكرد ايجابي و با فرصتسازي نيروهاي معتدل و معتقد درون انجمنهاي مرتبط يا منتسب به طيف علامه را جذب كنند، كه اين اتفاق در اكثر دانشگاههاي كشور رخ داده، اما اگر هم جايي جواب نداده برميگردد به كنشها و سياستهاي ناآگاهانه و بعضا آگاهانه و انحرافي مديريت دانشگاه و جريانات داخل و خارج، نظير آنچه جريان دوم خرداد با همراهي مسئولين دانشگاه در مورد انجمن اميركبير در سالهاي 1377-1380 انجام داد. وگرنه تمام انجمنهاي دفتر تحكيم آغوش خود را به روي دانشجويان باز كردهاند، اما اين بدان معنا نيست كه فرصتطلبان بخواهند انجمنهاي ما را هضم كنند و تفسيرهاي انحرافي را حاكم كنند.
كساني كه راه غلط پيمودند
اگر بخواهيم به انشقاق تحكيم بازگرديم و ببينيم چه كساني آن اشتباه تاريخي را رقم زدند؛ متأسفانه درمييابيم كه اين معتدلها و خط اماميها بودند كه يا فرصتطلبي پيشه كردند و يا با اتخاذ تاكتيك غلط، مصلحتانديشيهاي غلط تشكيلاتي و كميت نسبي مدرنها را بر ساختار فكري و پايبندي به مرامنامه تشكيلات ترجيح دادند. الان اگر از افراد آن زمان طيف سنتي تحكيم و خط اماميهاي امروز بپرسيم، همه از آن اشتباه ابراز پشيماني ميكنند، چراكه ادامه كار با افراطيون سبب شد تا جريان سنتي و خط امامي تحكيم بهتدريج در طيف مدرن و افراطي هضم شود و عملا هيچيك از انجمنهاي معتدل آن زمان باقي نمانند. در عينحال كه سنتيها از فضاي بيرون تحكيم و بازخوردهاي آينده بيخبر بودند، بهشخصه معتقدم در اين مسئله ضعف اعتقادي هم مؤثر بود؛ وقتي كه نتيجه خط امامي بودن آن است كه حتما بايد با فلان حزب و فلان فرد مرتبط باشيد و احزاب و افراد را بر انديشه ترجيح دهيد، حاصل اين خواهد بود كه انجمن تهران و همپيمانانش دوبيني پيدا كنند. اين به ضعف نگاه استراتژيك انجمنها بازميگردد. اما اگر نگاه عميقتر باشد و واقعا خط امامي باشيم، همه مرزهاي چپ و راست را در مينورديم و به وحدت نگاه با انديشه امام (ره) ميرسيم. البته در آن هنگام كه انجمن تهران و بهشتي و همپيمانانشان در كشاكش ميان طيف سنتي و مدرن (طباطبايي و افشاري) جانب افشاري را گرفتند، هنوز هم افشاري مورد حمايت جريان اصلاحات بود و آنان از او قطع اميد نكرده بودند. در نتيجه توصيههاي اصلاحطلبان كارگر افتاد و انجمنهاي مذكور جانب طيف علامه را گرفتند نه شيراز.
من انجمنهاي تهران و ديگر انجمنهاي بلاتكليف را دعوت ميكنم كه در رفتارشان بازخواني كنند و با رجوع به تكليف تشكيلاتي و دينيشان به موضع اصيل انجمنهاي اسلامي بازگردند. اما به هر حال براي آنها يك حساب ويژه باز كردهايم؛ چراكه از نگاه جذب حداكثري و دفع حداقلي همين كه اينها از طيف تندرو مدرن علامه هم برائت جستهاند، قابل تقدير است، اما كافي نيست. وگرنه «خط امام» براي ما هم محترم است و اتفاقا خود داعيه آن را داريم كه انجمنها بايد «پيرو خط امام» باشند، ما تشكلي هستيم كه بر اساس آرمانهاي امام ظهور كردهايم و باز هم بايد بدان رجوع كنيم تا هويت از دست رفته خويش را بازيابيم. اما اينكه چه تعريفي از «خط امام» بايد ملاك نظر و عمل باشد، مهم است. اگر اين تعريف درست باشد، آنگاه در زمان فتنه و آزمايش و در كشاكش ميان آرمانهاي امام و انديشههاي ليبرال جانب امام را ميگيرند، نه كساني را كه امروز حقوقبگير كنگره آمريكا شدهاند.
__________________________
در همین باره در پنجره می خوانید :
√ آخرين تشكيلات
√ ما و مدعيان تحكيم
√ ديروز و امروز دفتر تحكيم وحدت
√ جاذبه و دافعه تحكيم
√ مصائب انجمني ماندن
√ چگونه تحكيم از وحدت افتاد؟
√ مرثيهاي براي يك قاب خالي
تو آخه تا کی می خوای دل خوش باشی به برگشت بچه های تهران!
بابا صبرم دیگه حد واندازه ای داره
شیطون رفتی تو تحریره پنجره!
مگه تو معیار خط امامی؟!
سلام. حالا میشه بگید چرا انجمن اسلامی برای دانشجویان و مسئولان دانشگاه فردوسی هیچ جاذبه ای ندارد؟و اصلا همش دافعه است؟اشکال از ماست؟ یا از شما؟ یا از دانشجویان و مسئولان؟ویا اصلا از جاذبه و دافعه؟
salam
ey kash digaran ye hamchin darki as fazaye anjoomanha dashtan, mohandes
movafagh bashid
موفق باشید
مطلبی را برایت ایمیل کردم
حتما نظرت رو بده
به خروش وبلاگی حامیان عفاف و حجاب بپیوندید(لوگوهای سه گوش ویژه این امر طراحی شده است.
اطلاعات بیشتر در :
http://basijnetwork.blogspot.com/2010/05/blog-post_489.html
——————–
خبرگزاری فارس:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8902200905
جهان نیوز:
http://jahannews.com/vdchixnzz23nzid.tft2.html
ایکنا:
http://www.iqna.ir/fa/news_detail.php?ProdID=577652
وبلاگ نیوز، طلبه بلاگ، خبرگزاری زنان و…
انشالله سربلند و ثابت قدم باشید
اگر شما بتونید این وحدت رو که می گید بازگردانید، کاری که صدتا آدم نتونستن انجام بدن را عملی کردید
محشر میشه
تحکیم یک پارچه می تواند هم افزایی خوبی برای نظام داشته باشد
من سوالم هنوز پابرجاست ها!!يكي جوابم رو بده
سیلی محکم به فرقه قتنه
سلام کتاب جامعه شناسی 22 خرداد نوشته پژوهشگر سیاسی ، اجتماعی ؛ پرویز امینی ( نویسنده کتاب مهار قدرت در مردم سالاری دینی ) منتشر شد
ویلاگ جامعه شناسی 22 خرداد راه اندازی شد
http://www.22khordad88.parsiblog.com/
http://www.jame22khordad.blogfa.com/
خدا برادر پرویز را برای نظام اسلامی حفظ کند